در حال لود شدن...

دسته بندی : مقالات

لورم ایپسوم6

Post image
اشتراک گذاری

 مداد رنگی ها مشغول بودند به جز مداد سفید، هیچکس به او کار نمیداد، همه میگفتند : تو به هیچ دردی نمیخوری، یک شب که مداد رنگی ها تو سیاهی شب گم شده بودند، مداد سفید تا صبح ماه کشید مهتاب کشید و انقدر ستاره کشید که کوچک و کوچکتر شد صبح توی جعبه مداد رنگی جای خالی او با هیچ رنگی  پر نشد، به یاد هم باشیم شاید فردا ما هم در کنار هم نباشیم…

 

وقتی ثروت‌ های بزرگ به دست برخی مردم می‌افتد در پرتو آن نیرومند می‌شوند و در سایهٔ نیرومندی و ثروت خیال می‌ کنند که می‌توانند در خارج از وطن خود زندگی نمایند و خوشبخت و سرافراز باشند ولی به زودی می‌ فهمند که اشتباه کرده‌ اند و عظمت هر ملتی بر روی خرابه‌ های وطن خودش می‌باشد و بس!

 

برچسب:

0 نظر ثبت شده

یک دیدگاه بنویسید

یک ایمیل معتبر وارد کنید
نام خود را وارد کنید
نظر خود را تایپ کنید
خانه
چت
تقویم
آمار ها
مالی